تردید


نشسته‌اند ملخ‌های شک، به برگ یقینم

ببین چه زرد مرا می‌جوند؛ سبزترینم!

ببین چگونه مرا ابر کرد خاطره‌هایی،

که در یکایکشان می‌شد آفتاب ببینم

نمی‌رسند به هم دست اشتیاق من و تو

که تو همیشه همانی و من همیشه همینم

شکستنی شده‌ام؛ اعتراف می‌کنم اما

ز جنس شیشة عمر توأم؛ مزن به زمینم!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد